صدور انقلاب اسلامی مهمترین وظیفه هنر انقلاب اسلامی است

صدور انقلاب اسلامی مهمترین وظیفه هنر انقلاب اسلامی است
نویسنده یزدی گفت: هنر انقلاب اسلامی، هنر عجین ساختن احساس، عقل و بصیرت دینی در جلوه دادن یا ملموس ساختن ارزش‌ها و آرمان‌های جاودانه و رو به تکامل انقلاب اسلامی است.
سه‌شنبه ۲۴ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۰:۱۸
کد خبر :  ۱۳۸۴۵۷

به گزارش روابط عمومی حوزه هنری استان یزد، جلال توکلی نویسنده یزدی و مؤلف نخستین رمان فارسی درباره فلسطین معتقد است هنرمند آگاه،‌ متعهد، خودساخته و بصیر انقلاب اسلامی در گام دوم انقلاب، پا به پای انقلاب در رشد و حرکت است و با پایبندی و وفاداری به آرمان‌ها و ارزش‌ها در مسیر شکوفایی و تعالی هنر انقلاب اسلامی گام بر می‌دارد و می‌کوشد به مقصد آرمانی انقلاب اسلامی؛ یعنی عدالت‌خواهی و زمینه‌سازی برای ظهور منجی عالم بشریت نزدیک شود.

به مناسبت هفته هنر انقلاب اسلامی و سالگرد شهادت سید شهیدان اهل قلم سیدمرتضی آوینی با جلال توکلی نویسنده، مدرس و منتقد ادبی گفت‌وگویی انجام دادیم که در ادامه می‌خوانید:

 

چه تعریفی از هنر متعهد دارید و آیا هنر انقلاب اسلامی شاخصه‌هایی دارد که آن‌ را از دیگر هنرها متمایز کند؟

«هنر متعهد» در معنای کلی آن، اشاره به کارکردهای اجتماعی و سیاسی هنر ـ خواه در یک جامعه‌ی مثلاً سکولار ـ دارد. صفتِ «متعهد» به معنای الزام و قیدی است که هنر را در مسیر بازنمایی محتوایی خارج از خودِ هنر ـ هر چند غیراسلامی ـ قرار می‌دهد.

اما هنر انقلاب اسلامی با مرزبندی واضح‌تر با سایر تعاریف و برداشت‌ها که گاه دستاویز مغرضان و سفسطه‌گران می‌شود، بدون هیچ ملاحظات سیاسی یا حزبی ما را به مقصود خواهد رساند.

در ثانی، انقلاب یعنی تبدیل و تبدل درونی یا بیرونی. تحولی در درون فرد و افراد یک جامعه و یا در ساختارهای سیاسی و به تبع آن ساختارهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری آن جامعه و حرکت به سمت یک هدف مشخصِ اگرچه آرمانی؛ ولی در دو حیطه‌ی تعلقات نفسانی یا وارستگی‌های روحانی... اما وقتی پسوند «اسلامی» را به این واژه اضافه می‌کنیم و می‌گوییم: «انقلاب اسلامی» معنایی عمیق و هویتی بکر به آن می‌دهیم که نیاز به واکاوی، تعمق و مطالعه‌ی بیشتری دارد.

و چیزی‌که انقلاب اسلامی ایران را از سایر انقلاب‌ها و رهبران عدالت‌پوی و حقیقت‌جوی آن را از سایر افراد انقلابی و مبارز در جهان متمایز می‌کند، حرکت از حضیض ذلت و بردگی شیطان به سمت سعادت و بندگی خدا و قرب‌الی‌الله،‌ در دو بُعد درونی و بیرونی یا فردی و اجتماعی است.

هنر انقلاب اسلامی، زاییده‌ی همین تحول و تعالی است. اگر چه ریشه‌هایی عمیق در تاریخ خونبار سال‌های پیش از انقلاب و روزهای مبارزه با رژیم شیطانی ستمشاهی هم دارد.

سخت است این هنر الهی و ملکوتی را که هرگز مبانی، فلسفه و آبشخورش از پیکره‌ی انقلاب اسلامی و اسلام ناب محمدی(ص) جدا نیست، در چارچوب تعاریف محصور کردن! پس شاید به اجمال بتوان گفت: هنر انقلاب اسلامی، هنر عجین ساختن احساس، عقل و بصیرت دینی در جلوه دادن یا ملموس ساختن ارزش‌ها و آرمان‌های جاودانه و رو به تکامل انقلاب اسلامی است.

نکته‌ی بسیار مهم دیگری که در هنر انقلاب اسلامی نباید از آن غافل ماند، رشد، پویایی و حرکت به سمت کمال مطلق است. رسیدن به غایت آمال و آرزوی مستضعفان و پابرهنگان. آن‌هم بی‌هراس از انگ «شعارگرایی» که سال‌هاست عده‌ای عامداً یا سهواً هنرمند انقلاب اسلامی را از آن می‌ترسانند. به قول یکی از اساتید داستان‌نویسی: «گاهی ترس از مثلاً شعاری نوشتن، از خود شعاری‌ نوشتن مخرب‌تر است.»

پس اینگونه نیست که هنرمند آگاه،‌ متعهد، خودساخته و بصیر انقلاب اسلامی، چشم بر روی حقایق و نیازهای روز جامعه ببندد و در تاریخ و گذشته‌ی خود درجا بزند یا در یک مقطع از زمان، منجمد شود. بلکه با تمام وجود می‌کوشد، به مقصد آرمانی انقلاب اسلامی؛ یعنی عدالت‌خواهی و زمینه‌سازی برای ظهور منجی عالم بشریت(عج) و سپردن پرچم انقلاب به دست صاحب اصلی‌اش، نزدیک شود. انشاءالله...

 

تا چه اندازه هنر انقلاب اسلامی توانسته است مفهوم واقعی خود را در جامعه گسترش دهد؟

فکر می‌کنم هنوز آنچنان که باید و شاید مفهوم واقعی هنر انقلاب اسلامی، در جامعه و به‌خصوص در بین نسل جوان جامعه جا نیفتاده است! البته در این زمینه تلاش‌های ارزشمندی شده؛ ولی هنر نیز مانند اقتصاد و سیاست از آفات تحریف آرمان‌های انقلاب اسلامی و استحاله‌ی مبانی فکری آن، توسط شبکه‌ی نفوذ یا برخی از متولیان عافیت‌طلب و گرفتار چرب‌وشیرین دنیا، به دور نمانده است و تا پیدا کردن جایگاهی در شأن انقلاب اسلامی، راهی دراز و صدالبته پُر مانع، در پیش رو دارد.

به عنوان مثال وقتی خط فکری و دید کلی برخی از سیاستمداران و دولتمردان این است که با تشکیل جمهوری اسلامی، کار خاتمه یافته و به جای صدور انقلاب اسلامی که یکی از وظایف اصلی هنر انقلاب اسلامی است، باید درون مرزهای خود محصور بمانیم و به اصطلاح بر سری که درد نمی‌کند دستمال نبندیم و عده‌ای روشنفکرنما نیز آن را برای هنرمندان ما تئوریزه می‌کنند؛ این یعنی مانع‌تراشی و به بی‌راهه کشیدن هنر انقلاب اسلامی. این در حالی است که ماهیت انقلاب اسلامی رشد، پویایی و حرکت به سمت کمال مطلق و جهانی شدن تا عصر ظهور است.

نکته‌ی مهم دیگر، برداشت غلط برخی از جریانات انقلابی از مفهوم هنر انقلاب اسلامی است! متأسفانه نگاه غالب ایشان به هنر انقلاب اسلامی یک نگاه تاریخی است. به این مفهوم که هنر انقلاب اسلامی، حتماً باید گوشه‌ای از تاریخ آن را به تصویر بکشد یا در حال و هوا و در زمان و مکان آن سال‌ها اتفاق بیفتد! که این صحیح نیست و همان در گذشته ماندن و درجا زدن است که قبلاً عرض کردم.

این است که مثلاً داستانی به عنوان داستان انقلاب پذیرفته می‌شود که حول‌وحوش خرداد 42 تا بهمن 57 شکل بگیرد. با این دید، جایگاه آرمان‌ها و مبانی همیشگی انقلاب، یعنی همان ارزش‌هایی که آن حرکت عظیم را به وجود آورد کجاست؟! این می‌شود که بسیاری از آن شعارها، در حد شعاری انقلابی در زمان و مکانی مشخص باقی می‌ماند و کم‌کم به حاشیه رانده شده یا فراموش می‌شود. مثل واژه‌ی «مستضعفین» که عامدانه و با اهداف مشخصی توسط جریانی خاص به «اقشار آسیب‌پذیر» یا «اقشار کم‌درآمد» تبدیل شد و...

پس باید همانطور که انقلاب اسلامی در جمهوری اسلامی محبوس نمی‌شود و با دیدی فرامرزی، به رشد و حرکت رو به جلویش در جهانِ به ستوه‌آمده از ظلم و ستم و در انتظار یک منجی، ادامه می‌دهد، هنر انقلاب اسلامی نیز فعال و پویا باقی بماند. با این تفاسیر در ابتدا باید این دید اصلاح شود. هنرمند و مخاطب باید به این باور برسند که پرداختن به ظلم‌ستیزی، عدالت‌خواهی، اخلاق‌مداری، فرهنگ حماسه و ایثار و شهادت، مبارزه با صهیونیسم جهانی، نظام سرمایه‌داری و لیبرالیسم و... در یک اثر هنری خواه در دهه‌ی 90، به همان اندازه انقلابی است که یک اثر با نشان دادن برشی از تاریخ انقلاب در دهه‌ی 40 یا 50!

من به عنوان نویسنده‌ای که بیش از نیمی از عمر هنری خود را صرف صهیونیسم‌شناسی و مبارزه با آن کرده و بحمدالله توفیق نوشتن رمان‌هایی را با این موضوع داشته،‌ از اینکه جشنواره‌های داستان انقلاب، اینگونه آثار را جزء داستان‌های انقلاب به حساب نمی‌آورند، افسوس می‌خورم. مگر نه اینکه یکی از اولین آرمان‌های انقلاب اسلامی، آزادی فلسطین از چنگال صهیونیسم جهانی بوده و هست؟! مگر نه اینکه یکی از اولین مسائلی که بنیانگذار جمهوری اسلامی، حضرت امام خمینی(ره)  به آن اشاره فرمودند همین نکته‌ی مهم بود که: اسرائیل باید از صفحه‌ی روزگار محو شود؟! آن‌هم در شرایطی که خود جمهوری اسلامی ایران هنوز طفلی تازه متولد شده و نوپا بود؟!

 

آیا هنر انقلاب اسلامی مستقل از هنرهای دیگر است؟

بله. هنر انقلاب اسلامی با آن تعاریف و آرمان‌هایی که برای انقلاب اسلامی بر شمردیم، هویتی مستقل و خاص خود دارد. مشرب فکری و مبانی فلسفی هنر انقلاب اسلامی از آرمان‌ها و اهداف والای انقلاب اسلامی و اندیشه‌ها و تفکرات معمار بزرگ انقلاب حضرت امام خمینی(ره) و رهنمودها و بیانات رهبر فرزانه‌ی انقلاب حضرت امام خامنه‌ای، تفکیک‌ناپذیر است. در حقیقت هنر در انقلاب اسلامی محملی است برای ارائه‌ یا ملموس کردن آن اهداف و آرمان‌های الهی که هدفش چیزی نیست جز: رهایی انسان از قید و بند شیاطین انس و جن و رسیدن به مدینه‌ی فاضله‌ی عصر ظهور. پس هر آنچه که می‌توان برای انقلاب اسلامی به عنوان شاخص یا معیار بر شمرد، هنر انقلاب اسلامی را هم در بر خواهد گرفت و آن را همانند انقلاب اسلامی، متشخص و دارای هویتی جدا و منحصر به فرد خواهد بخشید.

 

ویژگی‌های هنرمندان متعهد و انقلابی چیست؟

با تعاریفی که از ماهیت و آرمان‌های انقلاب اسلامی و به تبع آن از هنر انقلاب اسلامی کردیم، هنرمندی به مفهوم واقعی پایبند به انقلاب اسلامی است که به تمام آن آرمان‌ها پایبند و وفادار بماند و آن‌ها را فدای مصلحت‌اندیشی‌ها یا قربانی منافع فردی یا حزبی خویش نکند. پابه‌پای انقلاب حرکت و رشد کند و خود را در یک مقطع از زمان یا در تاریخ محبوس نسازد و همیشه در نظر داشته باشد: اینکه در یک مقطع از زمان و در یک مکان، چه اتفاقی افتاد مهم است؛ اما آنچه که مهم‌تر است این است که: چرا آن اتفاق در آن مکان افتاد؟!

 

در گام دوم انقلاب، هنرمندان چگونه می‌توانند به شکوفایی و تعالی هنر انقلاب اسلامی کمک کنند؟

در گام دوم انقلاب برای شکوفایی و تعالی هنر انقلاب اسلامی، با آن خصوصیاتی که برای هنرمند انقلاب اسلامی برشمردیم، وظیفه و تکلیف کاملاً مشخص است. پایبندی و وفاداری به آرمان‌های انقلاب اسلامی که دشمنان انقلاب سال‌هاست به یاری شبکه‌ی نفوذ داخلی سعی دارند آن را تحریف کنند یا از ذهن مردم پاک کنند. به گونه‌ای که بعضی‌ها حتی دیگر تاب و تحمل شنیدن اصطلاح «انقلاب مستضعفین» را نداشته باشند یا «استکبارستیزی» را باور نداشته باشند. تئوری استحاله‌ی نظام از درون را که دهه‌ی هفتاد در دستور کار سرویس‌های جاسوسی آمریکا و اسرائیل و انگلیس قرار گرفته بود، به خاطرتان هست؟!

 

بهترین و مؤثرترین دستاورد هفته هنر انقلاب اسلامی چه می‌تواند باشد؟

بهترین و مؤثرترین دستاورد هفته هنر انقلاب اسلامی همانا زنده نگه داشتن آرمان‌های انقلاب اسلامی بدون هیچ ملاحظات سیاسی یا مصلحت‌اندیشی‌های مخرب است. مجموعه‌ی ارزشمند صحیفه‌ی نور امام راحل و بیانات و روشنگری‌های رهبر معظم انقلاب، چراغ راهی است مطمئن که باید همواره و در فراز و فرودهای امروز جامعه رو به سوی آن داشت.

 

به نظر شما رسالت هنر و هنرمندان در رابطه با تحقق شعار سال 1400«تولید، پشتیبانی‌ها، مانع‌زدایی‌ها» چیست؟

متأسفانه هنر در مفهوم کلی آن و بالطبع هنر انقلاب اسلامی در مفهوم خاصش، خود سال‌هاست که پشت موانع جورواجور و گاه عجیب‌وغریب گیر افتاده یا در جا می‌زند. در حوزه‌ی ادبیات داستانی می‌توان به این موانع اشاره کرد: هزینه‌های سرسام‌آور و کمرشکن چاپ‌ونشر، فرآیند بسیار کُند و حقیقتاً ملال‌آور چاپ و نشر و توزیع، تیراژهای پایین و حق‌التألیف‌های بسیار ناچیز که گاهی پرداختش تا یکسال هم طول می‌کشد و... با این وضعی که صنعت چاپ‌ونشر و تولید کتاب، خود دست به گریبان موانع متعدد است، نویسنده چگونه می‌تواند اثری خلق کند و در آن به حوزه‌های دیگر ورود پیدا کند و مثلاً از تولید پشتیبانی کند یا موانع موجود را معرفی کند و راه‌کار بدهد؟! چاپ یک کتاب با تیراژ 1000 نسخه، آن هم بعد از گذشت یکسال خاک خوردن در صف انتشار، چه دردی را دوا خواهد کرد و چه مانعی را از سر راه بر خواهد داشت؟! با این رویه فکر می‌کنم ابتدا باید از هنر همیشه مظلوم این دیار پشتیبانی کرد و موانع مقابلش را برداشت. شاید یکی از راه‌کارهای مؤثر در رفع این موانع، اولویت دادن به چاپ‌ونشر آثاری باشد که به موضوع شعار امسال ورود پیدا می‌کنند.

 

وظیفه هنرمندان بومی در انعکاس و معرفی ظرفیت‌های استان چیست؟

تنوع فرهنگی، استعدادها، ظرایف و ظرفیت‌های جای‌جای جمهوری اسلامی ایران بر کسی پوشیده نیست و کاملاً شناخته شده است. سال‌هاست که به مناسبت‌های مختلف در محافل یا سمینارهای رنگارنگ به این ظرفیت‌ها اشاره شده و اشاره خواهد شد و هر آنچه در این مجال گفته شود، تکرار مکررات خواهد بود؛ ولی آن چیزی که مهم است، به فعلیت رسیدن یا رساندن این قابلیت‌هاست. تقریباً و شکر خدا هنرمندان بومی نیز در پرداختن و معرفی این ظرفیت‌ها پیش‌رو بوده و از آن استقبال کرده‌اند. وظایف کاملاً مشخص است و هنرمند بومی هم به اصطلاح پای کار است؛ ولی مسئله‌ی مهم حمایت مسئولین و پشتیبانی متولیان فرهنگی استان و رفع موانع موجود از پیش پای آن‌هاست که امیدوارم در سال «تولید، پشتیبانی‌ها، مانع‌زدایی‌ها»  این امر تحقق یابد.

«ریاح»(نخستین رمان فارسی با موضوع فلسطین)، «پایان یک نقش»، «حام»، «عمو صیاد»، « آن خال»، «گوهر عمر»، «چشم‌ها، آن چشم‌ها» و «بال‌های زخمی» از جمله آثار جلال توکلی نویسنده یزدی است.

ارسال نظر

پربازدید ها

صفحه خبر - عکس مطالب بیشتر